41 نافع بن هلال
او مردى بزرگوار و شجاع و قارى قرآن و نویسنده حدیث بود.
وى از یاران على (ع ) بوده و در جنگهاى جمل ، صفین و نهروان حضور داشت .
نافع در خطاب به حسین (ع ) گفت : ... به خدا سوگند از حکم خدا باکى ندارم و ملاقات با خدا براى ما ناپسند نیست ، زیرا ما با نیت و بصیرت خودمان دوستدار تو را دوست ، و دشمنت را دشمن مى داریم . او در روز عاشورا نامش را بر روى تیرهاى مسمومش نوشته و به سوى دشمن پرتاب نمود. وقتى تیرهایش تمام شد، با شمشیر به دشمن حمله کرد.
دشمن اطراف نافع را گرفته با پرتاب سنگ بازوان او را شکسته و اسیرش کردند و به نزد ابن سعد آوردند، سپس شمر با ضربتى او را به شهادت رساند.
42 الحجاج بن مسروق
او از یاران على (ع ) و از شیعیان کوفه است .
وى از کوفه خود را به امام حسین (ع ) در مکه رساند و همراه امام به کربلا آمد. موذن سیدالشهدا بود و در پنج وقت ، اذان مى گفت .
در روز عاشورا به میدان رفت و در حالى که غرقه در خون بود، برگشت . حضرت فرمود: من هم پشت سر تو به ملاقات جد و پدرم نایل خواهم شد.سپس حجاج دوباره به میدان رفت و جنگید تا به شهادت رسید.
43 عمرو بن قرظه
پدرش قرظه از اصحاب رسول خدا (ص ) و از یاران على (ع ) بود.
عمرو قبل از شروع جنگ در کربلا، به امام حسین (ع ) پیوست .
در روز عاشورا به میدان رفت و جنگید، ولى به سوى حسین (ع ) برگشت تا آن حضرت را از دشمن محافظت کند.
او خود را سپر حضرت کرده و تیرها به صورت و سینه اش بر خورد مى کرد تا آسیبى به امام حسین (ع ) نرسد.
در حالى که بدنش پر از جراحت شده بود، رو به حضرت کرد و گفت : یا بن رسول الله ! آیا به عهد خود وفا کردم ؟ حضرت فرمود: در بهشت جلوى من خواهى بود و سلام مرا به رسول خدا برسان . در همین لحظه عمرو به زمین افتاد و به شهادت رسید.
44 عبدالرحمن بن عبد ربه
او از اصحاب رسول خدا (ص ) و از یاران با اخلاص على (ع ) بود.
وى از کسانى است که به حادثه غدیر خم گواهى داد و گفت : از رسول خدا (ص ) که فرمود: آگاه باشید همانا خداى عز و جل ولى من است و من ولى مومنین ، پس هرکس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست .
على (ع ) قرآن را به او تعلیم داد و او را تربیت کرد. او همراه امام حسین از مکه به کربلا آمد.
در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسید.
45 جناده بن کعب
46 عمرو بن جناده
عمرو همراه پدرش جناده و مادرش ، از مکه با سپاه امام حسین (ع ) بودند.
جناده و در روز عاشورا، در حمله اول به شهادت رسید.
عمرو که نوجوانى بیش نبود، در روز عاشورا پس از شهادت پدر نزد حسین (ع ) آمد و گفت : به دستور مادرم آمده ام ، لذا امام (ع ) اجازه رفتن به میدان جنگ را به او داد.
دشمن پس از شهادتش ، سر او را از تن جدا کرده و به سوى حسین (ع ) پرتاب کرد.
مادر سر فرزند را برداشت و به سر یکى از سپاهیان ابن سعد زد و او را به هلاکت رساند.
47 سعد بن الحارث الانصارى
48 ابوالحتوف بن الحارث
این دو برادر (قبل از واقعه کربلا) در گروه محکمه (خوارج ) بودند.
آنها همراه با عمر بن سعد براى جنگ با حسین (ع ) از کوفه خارج شدند.
در روز عاشورا چون صداى استغاثه امام بلند شد که مى فرمود: آیا کسى نیست که به ما کمک کند؟ این دو برادر، از سپاه ابن سعد خارج شده و به کمک حسین (ع ) شتافتند و با سپاهیان کوفه جنگیدند تا به شهادت رسیدند.
49 زهیر بن القین
او از شخصیتهاى برجسته کوفه بود.
وى نخست از طرفداران عثمان بود. اما در بازگشت از زیارت خانه خدا، در میانه راه به کاروان حسین (ع ) برخورد نمود و با عنایت الهى از یاران آن حضرت گشت .
وى با همسرش با کاروان حسین (ع ) به کربلا آمد.
در شب عاشورا از جا برخواست و گفت : به خدا سوگند اگر هزار بار کشته شوم و زنده گردم هرگز از یارى حسین (ع ) و جوانانش دست بر نخواهم داشت .
او فرمانده جناح راست سپاه حسین (ع ) بود.
وى در روز عاشورا پس از اقامه نماز با امام حسین (ع )، به میدان نبرد رفته و به شهادت رسید.
50 سلمان بن مضارب
او پسر عموى زهیر بن القین بود.
سلمان همراه با زهیر در سال 60 هجرى به حج مشرف شده بود. در بازگشت ، در میانه راه با هدایت یافتن زهیر او نیز جزو یاران حسین (ع ) گشت .
در روز عاشورا سلمان همراه چند نفر دیگر بعد از اداى نماز ظهر با امام حسین (ع )، به میدان نبرد رفته و سپس به شهادت رسیدند.